×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

فریادی در سکوت

فریادی در سکوت

هنوز از غزلم باد هم پریشان است


هنوز از غزلم باد هم پریشان تست
به یاد زمستان سال 77

داراب 13 بهمن 92

دلم گرفته پر از لــحظه های زنــــدان است

مرا چه کار که کـارم جدا ز رنـــــدان اســت

سیــــــه بیـار که بپــــــوشم بـــــرای آزادی

بقایای بی گنهان در فنای بی جـان است

به باد صبح سپردم ســـــروده هــــای غزل

هنـوز از غــــــزلم باد هم پریشــــان است

به درد خو گرفتم و چــاره ای نمــــی بینم

که درد عاشق شب های دردمندان است

تمام شـــــهر پر از خــــاطرات بی وجـــدان

فرار خاطر من از فــــرار وجـــــدان اســـــت

نوشـــــته روی دلـــــم واژه هــــای ویرانی

بیا ببین که هنوز این خـرابه ویـــران است

نـــــرفته از نظـــــرم یال و بال آن مــــرغی

پرنده ایکه پریده ست نامش ایمان است

هــــنوز می پرد از روی شــاخه ام مرغان

تمــــــام بال و پرم از برای مرغان اســــت

چه یادگار سرودیست نــــام مام وطـــــن

که وسعت پر من در فـــضای ایران اســت

سکوت کردم ومی خندم ازسکوت خودم

نفس که می کشم از ماورا طغیان است

از فتاح بحرانی :
نفس که میکشم از ماوزا طغیان است
www.fbahrani.blogsky.com

دوشنبه 6 بهمن 1393 - 9:30:49 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


یادم نرفته یاد تو در غرب آن غروب


یاد گمنامی من باد که گمنام گذشت


نگاه واژگون


می تکانی تو ز غمها تن را


هنوز می اید


رفتمو کس نکند دنبالم


قرار بی قرار


تو می ائی


باز هم من را صدا کن باز هم


کار من نیست پیاده برم تا ته دل


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

46441 بازدید

76 بازدید امروز

303 بازدید دیروز

1395 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements