×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

فریادی در سکوت

فریادی در سکوت

باران چه خوش می بارد

باران چه خوش می بارد
اسارتگاه عادل اباد شیراز سال 77 زمستان

زمستان سال ۷۷ اسارتگاه عادل آباد شیراز و به یادبود آن شب بارانی در دی ماه که مادر مهربان ابر اسب سپید شعرم را با لالایی خود به روی دستانم به خواب برد:

باران چه خوش می بارد امشب روی احساس بلندم

دردی ندارم از فراغت تا بگویم دردمندم

با یاد رویت در دل امشب کرده ام روشن چراغی

تنهایی و تاریکی افتادست امشب در کمندم

بیهوشم از احساس پاک فطرت خویش

تنها خدا داند که من دیوانه ام یا هوشمندم

در حسرت یک آخ سوزانم دلش را

زندان اگر امشب بسوزاند تمام بند بندم

گر وا کند صیاد قفل این قفس را

من خود در زندان به روی خویش بندم
از فتاح بحرانی : باران چه خوش می بارد
www.fbahrani.blogsky.com

سه شنبه 5 اسفند 1393 - 3:10:41 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://sepidak.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 5 اسفند 1393   11:53:17 PM

 Like

An shab barani

آخرین مطالب


یادم نرفته یاد تو در غرب آن غروب


یاد گمنامی من باد که گمنام گذشت


نگاه واژگون


می تکانی تو ز غمها تن را


هنوز می اید


رفتمو کس نکند دنبالم


قرار بی قرار


تو می ائی


باز هم من را صدا کن باز هم


کار من نیست پیاده برم تا ته دل


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

47753 بازدید

399 بازدید امروز

344 بازدید دیروز

1691 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements