×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

فریادی در سکوت

فریادی در سکوت

یاد دیداری که با پلهای پر پر داشتم

یاد دیداری که با گلهای پرپر داشتم
6 مرداد 87 داراب
یاد دیــــــداری که با گلهـــــای پرپر داشـــــتم
یاد عــــــطر خاطراتی را که در ســـــر داشتم
پای گــــل زیر صنـــــوبر آتشی کــــــردم به پا
سنــــــگر آزادگی را مــــــن منـــور داشـــــتم
ساده بودم ، شعر می گفـــتم برای سادگان
شــعر سرخ سادگی را جمله از بر داشـــــتم
دامــــنی گل می خــریدم از بهار ســــــبز باغ
باغ را از عطر شــعر خود معــــــطر داشــــــتم
شعر من تصویری از بیهودگی های من است
بهر تو تصـویر خود را مـــــن مصور داشـــــــتم
درب نا اهلان به رویم بسته ، زندانــی شدم
من کلیــدی از نیایش بهـــر این در داشـــــتم
خنجری در دست همراهان و من بی اعــــتنا
عــــــادت دیرینــــــه من با زخم خنجر داشتم
بسته فـــــریادم کـــــــه تا یادم رود فـریادی ام
یـــــاد فـــــــریادی کـــــه با الله اکبر داشــــــتم 
داشـــتم من پیروانی در بلاد شـــــرق و غرب 
از خـــــلیج فارس تا دریای احـــــــمر داشــتم 
همسرم دور از من و از ذهـــن من بی اطلاع 
کاش من هم در نهانم ذهن همسر داشــتم
از فتاح بحرانی : یاد دیدری که با گلهای پر پر داشتم
www.fbahrani.blogsky.com

 Y 

چهارشنبه 24 دی 1393 - 3:40:34 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


یادم نرفته یاد تو در غرب آن غروب


یاد گمنامی من باد که گمنام گذشت


نگاه واژگون


می تکانی تو ز غمها تن را


هنوز می اید


رفتمو کس نکند دنبالم


قرار بی قرار


تو می ائی


باز هم من را صدا کن باز هم


کار من نیست پیاده برم تا ته دل


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

46074 بازدید

12 بازدید امروز

357 بازدید دیروز

1031 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements