×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

فریادی در سکوت

فریادی در سکوت

ای اهل دنیا


ای اهل دنیا
آذر ۸۳ داراب

ای اهل دنیا امشب از مستی خرابم
نیمی ز تن در آتش و نیمی در آبم
عمری ز من باقی نمانده تا سرآیم
غم نامه ی رنگین در این خونین کتابم
من با جوانان وطن سوگند خوردم
دل بر نمی گیرم من از حرف حسابم
با خون دل خوردن گذشت عمر نجیبم
مادر بیا بنشین کنار تخت خوابم
در بارگاه بی زوال آفرینش
من نامه ی نا خوانده ی نا بی جوابم
دستی کجا تا واژه چینم از ضمیرم
دریایی از گلواژه دارم در سرابم
تیر شهابم می روم تا عمق هستی
مجذور ضرب بی نشان دارد شتابم
عکس تو بر این جام من افتاد و خندید
با عکس تو می نوشم امشب من شرابم
با مادرم گفتم حدیث بند و زندان
گفتا مگو فتاح مکن دیگر کبابم
1 نظر
از فتاح بحرانی : با مادرم گفتم حدیث بند و زندام
www.fbahrani.blogsky.com

سه شنبه 5 اسفند 1393 - 7:06:30 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


یادم نرفته یاد تو در غرب آن غروب


یاد گمنامی من باد که گمنام گذشت


نگاه واژگون


می تکانی تو ز غمها تن را


هنوز می اید


رفتمو کس نکند دنبالم


قرار بی قرار


تو می ائی


باز هم من را صدا کن باز هم


کار من نیست پیاده برم تا ته دل


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

47803 بازدید

9 بازدید امروز

26 بازدید دیروز

1341 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements